بسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
لَاحَوْلَ وَ لَاقُوَّةَ إِلّا بِاللّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیم
آنچه میخوانم، آخرین نطق اینجانب در جایگاه نمایندگی مردم شیراز در دورهی پنجم شورای اسلامی این شهر خواهد بود:
دورهی شورای پنجم، هرچه بود، گذشت و از امروز عملکردِ من و همکارانم در معرضِ نقد و داوریِ شهروندان شیرازی خواهد نشست.
کاستیها در این دوره کم نبود، و من برای همهی آنچه میتوانستیم و نکردیم، از همشهریانم عذر و حلالیت میطلبم. کاستیها بود اما درخششهایی نیز در کارِ این شورا بود که انکارش خلافِ مروّت است و انصاف.
برای من، تصویب طرح مدیریت تعارض منافع، تصویب راهاندازی سامانه شفافیت، تصویب سند راهبردی ارتقای سلامت اداری و مبارزه با فساد، پخش زنده و بارگذاریِ بدونِ سانسورِ صوتِ تمامِ جلساتِ صحنِ علنیِ شورا، ایجاد امکانِ دسترسیِ عمومی به کلیهی مصوباتِ شورا در تمامِ ادوار، راهاندازیِ سامانهی شفافیت آرای اعضای شورا و تصویب طرح الزام شهرداری به ارائهی ریز محاسبات عوارض و بهای خدمات به شهروندان؛ اصلیترین درخششهای شورای پنجم بود.
طرحهایی که به ثمر نَنِشستناش هواخواهانِ بسیار داشت و پیگیریاش دشمنانِ فراوان. با سری بلند میگویم که نهال دشمنی با رانت و تبعیض و بستنِ گریزگاههای فساد، در همین دوره، در خاک شورا و شهرداری شیراز نشانده شد؛ نهالی کمجان که هنوز نیاز به مرارتها و مراقبتها دارد تا میوهی شیریناش به کام مردمِ شهرمان بنشیند. آرزویم این است که این مسیر رهروانِ ثابتقدم، به خود ببیند و همینجا از آنها که اعضای شورای ششم خواهند بود، خاضعانه میخواهم که از این نهال، تا رسیدن به آن شجرِ مبارک، آنگونه که رواست، باغبانی کنند.
بیشک، حرکت در این مسیر به احیای بخشی از اعتمادِ از دسترفتهی مردمانمان -که هر روز کمتر و کمتر میشود - کمک بزرگی خواهد کرد. باید قبول کنیم که اعتماد مردم، سخت کاهش پیدا کرده؛ این کاهش عمومی اعتماد عللی مختلف دارد که جامعهشناسان و صاحبانِ اندیشه در حوزههای علوم انسانی باید به آن بپردازند. اما پیش از پرداختن به این عوامل و علل، باید تعارف را کنار بگذاریم و قبول کنیم که امروز کاهش اعتماد عمومی به حاکمان و مسئولان، واقعیتی انکارناشدنیست. واقعیتی غیرقابلانکار که راست و چپ ندارد، هر دو در آن سهیمیم و باید قبل از آنکه دیر شود، برای از میان بردنِ این بیاعتمادی و ترمیم شکافِ دولت/حکومت با ملت/شهروندان چارهای جدی بیاندیشیم؛ چارهای جدی و برخوردی منطقی، نه رفتاری سلیقهای و به نفع خود.
گاهی در ژستِ فسادستیزی و دلسوزی برای شهر و شهروندان، مطالبی گفته و آمار و ارقامی ارائه میشود که آدمی را به حیرت میاندازد. گویی گوینده، نیتی خاص در سر دارد و میخواهد رقیب را به هر قیمتی منکوب و از میدان به در کند! پس برای عمل به نیتِ خود و رسیدن به هدفی که در سر دارد، اعداد و ارقامی جعل کرده و بیان میکند، که مخاطبِ مُنصف و شنوندهی عاقل، لاجرم از قبولِ آن سر باز میزند.
اخیراً و برای چندمین بار، شهردار سابق شیراز، مطالبی گفته و آماری بیان کرده که اکثرهُم باطل بوده و مستند به ارقام و آماری غلط میباشد.
جناب آقای پاکفطرت!
این که امروز و پس از رقابتی سرد و کمرمق، افرادی در شورای ششم اکثریت را در دست گرفتهاند که شما را جدی نمیگیرند و به نظرِ جنابتان در انتخاب شهردار آینده بیتوجهاند، دلیل خوبی نیست که آسمان ریسمان ببافید و عملکرد قابل دفاعِ شورای پنجم، شهردار و همکاران ایشان در شهرداری شیراز را نادیده بگیرید و انکار کنید، تا مگر با این روش، خود را برای چند روزی به صدرِ اخبار آورده و برای خود توجهی بخرید تا پوششی بر انفعالتان در دو سال نمایندگی مردم شیراز در مجلس باشد!
جناب آقای پاکفطرت!
برای بار چندم، جنابعالی را در همین ساختمان، یا که اصلاً در دفتر کار خودتان و یا هرکجای دیگر به مناظره دعوت میکنم. نهراسید! بیایید تا رو در روی هم با ارقام واقعی و آمار صحیح، عملکرد شهرداری شیراز را در سالهای اخیر بررسی و مقایسه کنیم. طلبکاری را کنار بگذارید. بیایید و بنشینید تا من بپرسم و شما پاسخ دهید که در مدت مدیریت خود در شهرداری شیراز چند نفر از بستگانِ خود را بیضابطه و با رابطهبازی به شهرداری شیراز آوردید تا به جای جوانان متخصص و مستعدّ این شهر، صاحب جاه و جا شوند! و موارد فراوان دیگر که اینجا مجالِ گفتنش نیست، که
گر بخواهم من بگویم این کلام
صد قیامت بگذرد، واین ناتمام
در آغاز سخنم، از مردم شیراز، برای کاستیها عذر خواستم؛ حالا، در پایان کلام، روی سخنم با نیروهای شاغل در شهرداری شیراز است. رسمیها، شرکتیها، قراردادیها، حجمیها و دیگران. میدانم که بسیاری از شما، از من، همکارانم، شهردار شیراز، اعضای ادوار قبل شورا و شهردارانِ پیش از این،گلایههای بسیار دارید. من هم حرفهای زیادی برای گفتن دارم و امیدوارم از سهمِ تقصیر و خطاهایم درگذرید. بیشک، اگر توفیقی در این چند سال دست داد بارِ اصلیاش بر دوش شما بود و جز با یاریِ شما به منزل نمیرسید. من به چشمِ خویش، در مناطق، سازمانها، ادارهها و بخشهای مختلف شهرداری شیراز، تلاش شما را دیدهام و از دوستی نزدیک شنیدم که در ماه رمضان شیرزنی از پرسنل شهرداری با زبان روزه برگهی درخواستِ شهروندِ سالمندی را از این اتاق به آن اتاق میبرد تا امضا بگیرد و زودتر راهی خانهاش کند. اینها حسناتِ نادیده اما نوشته در کارنامهی عمل شماست که با هیچ حقوقِ اضافهکاری و تقدیرنامهای جبران نمیشود. خداوند همچنان شما را در مسیرِ خدمترسانی به همشهریانمان، عزیز و پرتوان بدارد.
و اما
هر که ما را یاد کرد ایزد مر او را یار باد
هر که ما را خوار کرد از عمر برخوردار باد
هر که اندر راه ما خاری فکند از دشمنی
هر گلی از باغِ وصلش بشکفد بیخار باد
در دو عالم نیست ما را با کسی گرد و غبار
هر که ما را رنجه دارد، راحتش بسیار باد
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته