دکتر «لیلا دودمان» :
روز شیراز برای آنکه از وادی مجاز به درگاه حقیقت وارد شود برنامهریزی و طراحی میخواهد، سرمایه گذاری و فکر میطلبد.
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل شورای شهر شیراز، دکتر «لیلا دودمان» در متن خود آورده است: یادمانها را گاه به سنگ میسازند گاه به خاطره و روز شیراز یادمانی است برای بزرگداشت خاطره عظمت شهری که در گذشتهای نه چندان دور یکی از ستونهای نگاهداشت تاریخ و فرهنگ و ادب ایرانی بوده است.
هر چه باشد خاطره بی استمرار را دیگر نمیتوان هویت نامید.
تنها میراثی گنگ و کور از گذشتهای است که دیگر زنده نیست و تنها میتوان در خلوت خود به عظمتش فکر کرد و شاید قطره اشکی نثار ان نمود.
این گونه است سرنوشت یادمانی که تنها بر خاطره گذشته انگاشته و نگاشته شده است.
تاریخی کهن بر کاغذ تقویمی جدید.
تقویمی که پیش از فرا رسیدن موعد شاید که دیگر روزهایش، در کف بی مهریها سالهاست که منسوخ شده و از یاد رفته است.
یادمان باشد روزها یادمانی مجازیاند نه معجزاتی مسیحایی.
روز شیراز نمیتواند اعجاز کند. گوی بلورین یا چراغ جادو برای برافراشتن نام این شهر و به پا داشتن اسطوره تاریخی و فرهنگی آن نیست بی انکه اندک تلاشی در جهت عینیت بخشیدن به میراثی که اکنون چون غنیمت جنگی تکه تکه شده و پارههایش زیر چرخهای بیاعتناییهای عمومی و سودانگاریهای شخصی، نیست و نابود میشود، صورت پذیرد.
روز شیراز برای انکه از وادی مجاز به درگاه حقیقت وارد شود برنامه ریزی و طراحی میخواهد، سرمایه گذاری و فکر میطلبد.
با تخریب جانکاه اندک میراث جامانده از انچه که برای پاسداشتش این روز را بنا کردند با تحقیر هنرمندان و اصحاب فرهنگ با غیر اقتصادی و عقب مانده نگاه داشتن میراث ملموس و غیر ملموس این شهر با جزیره نمودن شیراز در پناه تنگ نظریها و کوته بینیها و قطع هر گونه پل ارتباطی با جهان خارج، روز شیراز چیزی نخواهد جز روزی برای یاداوری کوتاه یک خاطره.
باور کنیم که جهان افریقایی و اسیایی انباشته از چنین خاطراتی است که در زیر بار مدرنیتهای که با بیبرنامهگیها و بیکفایتیها در تضاد با ان قرار گرفته و رشد یافته است، مدفون گردیده و از حافظه جهانی به کلی زدوده شده است.
درد جانکاهی است آشنایی شهری در قرون کم ارتباط هجدهم و نوزدهم و در اذهان غولهای تاریخ فلسفه و ادبیات از گوته تا نیچه و بیگانگی در جهان پر ارتباط معاصر انباشته از خطوط گفتوگو از مجاز تا واقعیت.
بیایید روز شیراز را نه با باوری ساده لوحانه به اعجاز تقویمها که با التزام به عمل و اقدام، با حفظ میراث فرهنگی شهر، با اقتصادی کردن این عظمت دیروز، با تنظیم و اجرای تفاهم نامهها و توافق نامههای گوناگون با اقصی نقاط جهان، با اعتماد به بخش خصوصی با احترام به سرمایه دار و سرمایه گذار با تکریم صاحبین هنر و قرار دادن ایشان در قلب سیاستگذاری توسعه شهری با الگو گیری بی تعصب از عملکرد شهرهایی چون اصفهان و یزد که از شن خاطره و از شب کویر احساس ساخته و اندک توریستهای بیگانه را به آشنای دیرپای این وادی مبدل نمودهاند، به روزی در واقعیت جاری ملی و جهانی دنیای معاصر تبدیل کنیم.